خبرگزاری «حوزه»، ششمین جلسه از «درسنامه رزق حلال» نوشته حجتالاسلام علی اصغر ملکاحمدی پیرامون شناخت زمینههای آلوده شدن به مال حرام وچگونگی جلوگیری از درآمد حرام را منتشر می کند.
در بررسی زمینهها و عوامل حرامخواری، میتوان امور فراوانی را نام برد، که هر یک ممکن است در انسان زمینهساز آن باشد، در این مبحث به برخی از آنها اشاره می شود .
*وسوسههای شیطانی:
هنگامی که فردی تصمیم میگیرد، مالی حلال، بدون ربا، غل و غش، دروغ و رشوه، به دست آورد و به غفلت نخورد، شیطان به او وعده فقر میدهد.« الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (بقره، آیه268)
این شیطان است که وقتی میخواهید از اموال پاکیزه خود انفاق کنید شما را از تهیدستی میترساند و به کارهای زشت فرمان میدهد و خداست که شما را به آمرزش و بخشایش خود وعده میدهد و خدا را بخششی گسترده و فضلی بیپایان است.
شیطان انسان را وسوسه میکند که اگر در پی کسب حلال باشی به جایی نمیرسی و آیندهای نخواهی داشت و فرزندانت بیسروسامان میمانند.
یکی دیگر از وسوسههای شیطان این است که به انسان میگوید یک بار از راه حرام ثروتی به دست بیاور و به اصطلاح بار خود را ببند، سپس توبه کن و از راهها ی خلاف دست بردار.
قرآن کریم این فریب شیطان را نیز سرزنش میکند و در گفتگوی دوزخیان با بهشتیان در قیامت بیان میکند: (قصص آیه 78)
«منافقان به مومنان ندا میدهند که نگاهی به ما کنید تا از نور شما استفاده کنیم، وقتی جواب رد میشنوند، میگویند: آیا ما در د نیا با شما نبودیم؟ میگویند: آری بودید ولی شما خودتان را در بلا افکندید، فریب دادید و در کار خیر، امروز و فردا کردید».
نوعی دیگر از وسوسه شیطان این است که انسان را وسوسه میکند که چرا زیرک نیستی و از فرصتها برای پولدار شدن استفاده نمیکنی تو که لیاقت رسیدن به ثروت را داری، پس از هوش و توانایی خود استفاده کن و از هر راهی شده ثروت و مال به دست آور، قارون میگفت:«انما اوتیته علی علم عندی»
من این ثروت را به خاطر علم و تخصص خود به دست آوردهام. (قصص آیه 78)
قارون میگفت آنچه به من داده شده بیگمان به سبب علمی است که خود دارم؛ آیا قارون ندانسته است خدا پیش از او نسلهایی را نابود کرده که به نیرو و توان از او قویتر بودهاند؟ و آیا دانسته است که در قیامت کسی درباره گناه خطاکاران از آنها سوالی نمیکند؟
*زمینه خانوادگی:
یکی دیگر از عوامل و زمینههای حرامخواری، توقعات و خواستههای خانوادگی است، وقتی در خانوادهای رعایت حلال و حرام نمیشود و به دست آوردن مال و ثروت از حرام، معیاری میباشدتا فرزندان نیز این روش را یاد بگیرند و خود را به آب و آتش میزنند تا به ثروت دست یابند.(روزی حلال، ص149)
*احساس حقارت:
یکی دیگر از زمینههای حرامخواری حالتهای روحی و روانی است که انسان با افکار و تخیلات نادرست، گرفتار عقده حقارت میشود و تصور میکند با دستیابی به مال و ثروت میتواند جایگاه خویش را در جامعه پیدا کند از این رو به هر دری میزند تا خانهای مجلل،اسباب و وسایلی گرانقیمت و پیشرفته و ظاهری همچون ظاهر ثروتمندان داشته باشد، تحقیر شدنهای شخصیتی سبب میشود تا هر حرامی را برای خویش حلال بداند.
سرکوب شدن شخصیت انسان،زمینههای دنیا پرستی و گرایش به امور انحرافی را فراهم میسازد و او را در شهوت ثروتغوطهور میکند .
پیشوایان اسلام میفرمایند: اگر انسان مقام و شخصیت خود را بشناسند، هرگز شخصیت بلند مرتبه و کریم خود را در راههای انحرافی و پست نابود نمیکند.
امام سجاد(ع) میفرمایند:«من کرمت علیه نفسه هانت علیه الدنیا» تحف العقول ص318
کسی که نفس خود را گرامی دارد، امور مادی دنیا در نظرش بیارزش گردد.
*محیط:
همانطور که مکان زباله موجب پیداش و رشد میکروبها و بیماریها میشود، محیط فاسد اقتصادی،نیز زمینه حرامخواری و کسب امور نامشروع را به وجود میآورد، وقتی جامعه به سوی دنیاگرایی و تجملات پیش میرود انسانها برای رسیدن به مقاصد دنیایی خویش راههای نامشروع را بر میگزینند روزی حلال ص150
*جهل و نادانی:
جهل و نادانی زمینهساز بسیاری از گناهان است معرفت نداشتن به خداوند بیاعتنایی به مبانی دینی و سرانجام آن، ناآگاهی از کیفر دنیوی و اخروی سبب گرایش به حرامخواری میشود همانطور که شخص بی خبرو گرسنه غذای مسموم را با اشتها میخورد و انسان تشنه ناآگاه، آب آلوده را مینوشد انسان بیخبر از سموم مال حرام، آن را با شادی به دست میآورد و استفاده میکند،اما غافل از این که به زودی این سموم زندگی وی را ویران میسازد.
امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «الجهل معدن الشر و الجهل اصل کل شر»
جهل مرکز زشتی است و جهل پایه همه زشتیها است.(روزی حلال، ص150 و ص151)
*فقر و تهیدستی:
فقر و نداری یکی از زمینههای مهم حرامخواری است هنگامی که انسان خویش را در گرداب فقر و تهیدستی میبیند به هر کاری دست میزند، سرقت میکند و نیرنگ و غش را روش خود میسازد تا به مال و ثروت دست یابد و خویش را از این مهلکه نجات دهد. بنابراین یکی از زمینههای حرامخواری فقر است برای سالمسازی جامعه لازم است به طور جدی و اساسی با فقر و نداری مبارزه شده و ریشههای رباخواری و سو استفاده از بیتالمال خشکانده شود!!(همان، ص150 و ص151)
امام سجاد(ع) میفرمایند:«اما حق مالی و دارایی این است که جز از راه حلال به دست نیاید و جز در مورد حلال مصرف نشود و از راه درست منحرف نشود سزاوار است که برای به دست آوردن ثروت،ترک طاعت خدانکنی»
*حرص و طمع:
گاهی سرمایه و ثروت زمینهساز گناه و طغیان است:« کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَي، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَي » ایه 6
بنابراین حرص و طمع سبب مال اندوزی و علاقه مندی به دنیا میگردد و چه بسا که ثروت باعث طغیان و نافرمانی انسان شود و او را ازیاد خداغافل کند
*تجمل گرایی
یکی از چیزهایی که باعث میشود انسان حرام خوار شود تجملگرایی است کسی که دچار تجملگرایی شود هر روز به دنبال جیزی جدید و نو است و دائماً در فکر تزیین خانه و زندگی خویش خواهد بود وقتی این آفت به جان انسان افتاد چه بسا که توان تهیه این تجملات را نداشته باشد و برای رسیدن به خواسته خود دست به اموال حرام دراز کند چه بسا افرادی که در این راه به چشم و هم چشمی و مسابقه بر سر متاعهای دنیوی گرفتار شده و برای جلو افتادن از دیگران به خرامخواری روی آورده اند بر همین اساس در روایتی پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
«فوَ اللّه ِ ما الفَقرَ أخشى علَيكُم ، و لكِن أخشى علَيكُم أن تُبسَطَ علَيكُمُ الدُّنيا كما بُسِطَت على مَن كانَ قَبلَكُم ، فتُنافِسوها كما تَنافَسوها ، فتُهلِكَكُم كما أهلَكَتهُم»
به خدا سوگند كه من از فقر بر شما نمى ترسم، اما از آن میترسم که پای شما در دنیا گسترده شود(امکانات رسیدن به ثروت و قدرت و آنچه نفس به آن میل دارد در اختیارتان قرار گیرد) آنچنان که در اختیار امتهای پیش از شما قرار گرفت آنگاه شما برای رسیدن به اهداف دنیوی، با هم رقابت و خودنمایی بپردازید، آنگونه که پیشینیان پرداختند. و در نتیجه شما را هلاک کند آنچنان که آنها را هلا کرد.
به فضل پروردگار، زندگی با نشاط و آرامی داشته باشیم، عمل دیگری که باعث میشود انسان دچار بخل و ترس کمبود نشود این است که انسان ثروت را از آن خدا بداند چنان که امام صادق(ع) در حدیث معروف به «عنوان بصری» میفرمایند: «یرون المال مالالله»
بنده خدا کسی است که مال را از آن خدا بداند(بحار، ج1، ص224)
همچنین سعی کند آنچه درباره مال حرام در قران و احادیث آمده است را باور داشته باشد و اعتقاد خود را در این رابطه محکم نماید.